هنوز هستم..
قلب آدم، موجود عاقلی ست. می داند چه چیزها باید بروند آن دورها. چه چیزها بمانند همین نزدیکی ها... این است که می داند، نمی توانی دستت را بگذاری روی دهان دیگری و بگویی آزادی چیزی ست که من می گویم. که من صلاح می دانم که من می خواهم... آدم ها می شود که عوض بشوند. اما قلب آدمی رضایت نمی دهد که دهانش بسته بماند. که نپرد. که نخواند. که نبیند. که نشنود. که نگوید ...
باور کنید همین دل است که باعث می شود این همه آدم در این همه جای دنیا, جانشان را بگیرند کف دستشان و بیایند زیر آتش گلوله و بمب افکن و تانک و باتوم ...وگرنه کدام عقل سالمی این کار را میکند؟ آدم هایی که برای آزادی می جنگند تحسین بر انگیزند,آنها معنای زندگی شان را یافته اند :زندگی یی که بدون عقیده و بدون تلاش در راه رسیدن به شهر آرمانی کم از زندگی حیوانات ندارد!
هرچند که مفهوم آزادی هم مثل خیلی چیزهای دیگر این دنیا نسبی است.. اما برای زندگی, برای آزادی باید جنگید!
پ ن:
نمی دونم چرا تا تق ی به توقی می خوره, مسئولان عزیز فیتیله این اینترنت بینوا را می کشن پایین!!یک جای دیگه انقلاب شده , ما باید با packet loss و افت سرعتشو بکشیم؟؟!! به قول یکی : آی اقا؛ خانوم که اون بالا نشستی !پاتو از روی سیم اینترنت ما بردار زودتر!!
فالت را به من بده
تا از دستت بگويم :
در اتفاقی که می افتد
زمان تکه تکه می شود
و تنی که رو به روی تو
در تو به توی نقش ها گرفتار است
خوب می داند
قسمتش آخر
تلخی اين فنجان است و باز
می خواهد در نقش و نگار دستانت
ته نشين شود ...
*گراناز موسوی
	  زندگی ، پیشکشی است برای شاد زیستن